کنترل و مراقبت از بیماری عفونی فوق حاد گامبورو (VVIBD)

ترجمه: دکتر رامین پارسانیا

بیماری عفونی بورس یا گامبورو یک بیماری ویروسی حاد در جوجه های گوشتی و تخمگذار به خصوص در سنین پایین است . این ویروس به لنفوسیتهای B در بورس فابریسیوس حمله می­کند که در نهایت سبب ضعف سیستم ایمنی می­گردد . بر حسب شدت ویروس می­توان انتظار تلفات در جوجه ها داشت.

در اواخر دهه 1980 نوعی  از ویروس فوق حاد مولد این بیماری سبب نابودی گله های بسیاری در تایوان شد ولی ایالات متحده تا سال 2009 از این ضایعه مصون بود. در مارس 2009 نوع فوق حاد بیماری ( vvIBD) در ایالات کالیفرنیا گزارش شد.

پس از بروز چنین در گیریهایی راهکارهای جدیدتری در رابطه با استفاده از واکسنهای مؤثرتر علیه گامبورو( فراتر از حد وسط ) و افزایش امنیت زیستی در محیط مرغداری به کار گرفته شد. اگرچه اطلاعات ما از بیماری بسیار گسترده است و واکسنهای خوبی نیز در دسترس داریم اما هنوز راه برای کنترل و پایش این بیماری باز است و استفاده از تمام ظرفیتهای امنیت زیستی بخش ضروری جهت موفقیت برنامه های مبارزه با این بیماری است.

مقدمه

گامبورو به وسیله یک ویروس بسیار مقاوم و پایدار از طریق انتقال افقی از پرنده ای به  پرنده دیگر و یا از طریق محیط آلوده به پرنده منتقل می­شود. این بیماری به طور مشخص جوجه های 2-6 هفته را درگیر می­کند. اولین اندام مورد هدف در جوجه ها بورس فابریسیوس است که مسئول سیستم ایمنی و به طور مشخص تولید لنفوسیت B می­باشد. درگیری با این بیماری سبب انهدام لنفوسیت ها که سلول های مسئول تولید ایمنی هومورال هستند شده و ضایعات سلولی غیر قابل برگشتی را به جا می­گذارد. سلولهای مرده در بورس فابریسیوس بعداً با یک بافت فیبروزه جایگزین می­شوند که عملاً فاقد هر نوع عملکردی است و بدین ترتیب این زخمهای دژنراتیو سبب سرکوب دائمی سیستم ایمنی می­شوند.

ویروسهای فوق حاد مولد بیماری گامبورو سبب تغییراتی در سایر اندامهای لنفاوی از قبیل کاهش وزن تیموس و ایجاد ضایعات حاد در لوزه های سکومی، نیز می­شود.

تخریب لنفوسیتهای B عملکرد سیستم ایمنی را مختل می­نماید. این سرکوب ایمنی برای جوجه عواقب  وخیمی از قبیل عملکرد پایین، جواب ضعیف به سایر واکسنها و استعداد به انواع بیماریها و عفونت های ثانویه ویروسی ( از قبیل مارک، التهاب کبدی با گنجیدگی­های درون سلولی) باکتریایی ( از قبیل استافیلوکوک و ای کولای ) و تک یاخته ای ( کوکسیدیوز) را در بر دارد.

درگیری با بیماری در سه هفته اول عمر جوجه سبب بروز علائم تحت بالینی می­شود ولی تخریب وارده به دستگاه ایمنی دائمی خواهد بود. آلودگی در سه هفته بعدی عمر جوجه سبب بروزعلائم حاد بیماری شده و علائم بیماری و مرگ و میر بروز می­کند، اما نهایتاً ضایعه دائمی کمتری به سیستم ایمنی وارد می­گردد.

دو سروتیپ از این ویروس به نام های تیپ 1 و تیپ 2 شناسایی شده است که تیپ 1 بیماریزا تشخیص داده شده است ولی امروزه زیر تیپ های گوناگونی نیز تشخیص داده شده­اند.

هم اکنون واکسنهای گوناگونی در دسترس است که برخی طیف وسیعی از انواع سروتیپ­ها را در برمی­گیرند ولی برخی نیز محدوده کوچکی از سروتیپها را پوشش می­دهند،که در اینجا اهمیت نیاز به ساخت واکسن­های کشته جدید که از واریته­های مختلف ویروسی ساخته شده­اند حس ­می­گردد. در اینجا شناخت تیپ ویروس حاضر در مزرعه و انتخاب یک واکسن درست و منطبق با نیاز گله اهمیت ویژه­ای خواهد داشت.

رعایت امنیت زیستی در محیط مرغداری نیز جهت کنترل تمامی بیماریها بسیار حائز اهمیت خواهد بود. جهت به اشتراک گذاشتن تجربه های مواجه با این بیماری و راههای فائق آمدن بر آن مقاله حاضر تهیه و تدوین گردیده است.

تشخیص بیماری

جهت کمک به دامپزشکان و مدیران مزارع پرورش طیور ابزارهای گوناگونی برای تشخیص بیماری و کنترل آن در دسترس است تا با بررسی آناتومیک و فیزیولوژیک بورس فابریسیوس در برنامه­های مربوط به واکسیناسیون بتوانند بهتر عمل کنند. همان طور که می­دانید بسیاری از علائم این بیماری تحت درمانگاهی بوده و برخی از علائم نیز به تنهائی مختص به بیماری گامبورو نمی­باشند. امروزه روش­های گوناگونی از مشاهده ساده بورس گرفته تا روش­های آزمایشگاهی پیشرفته جهت تشخیص بیماری در دسترس می­باشند که به بررسی هر یک می­پردازیم.

1- پایش غده بورس فابریسیوس

اندازه گیری این غده که در انتهای سکوم و اطراف مقعد واقع شده و مقایسه آن با اندازه استاندارد با در نظر گرفتن سن پرنده یکی از روشهای مرسوم جهت تشخیص این بیماری است. شرکت فایزر با استفاده از نوعی ابزار اندازه گیری به نام بورس سنج این کار را تسهیل نموده است. این ابزار همانند یک خط کش پلاستیکی است که دارای هشت حفره می­باشد که از قطر 17/3 تا 40/25 میلیمتر کالیبره شده است . این وسیله سبب تسهیل اندازه گیری سایز بورس در زمان کالبد شکافی می­گردد. اگر چه سایز بورس می­تواند بر اثر برخی بیماری­ها همانند استرس تحت تأثیر قرار بگیرد ولی کوچک شدن ناگهانی آن در سنین سه تا شش هفتگی عموماً غیرعادی بوده و نشانگر بیماری گامبورو می­باشد. معمولاً پیشنهاد می­گردد که در صورت مواجهه با چنین علائمی بهتراست که از بورس، کبد، طحال و کلیه نیز نمونه برداری شود و جهت تأیید وجود بیماری IBD به آزمایشگاه ارسال گردد. نیمی از نمونه های بورسی بایستی جهت و آنالیز تصویری بورس در فرمالین 10% هیستوپاتولوژی ارسال گردد و نیمی دیگر به صورت یخزده و در کنار یخ و یا در فنل جهت آزمایش واکنش های زنجیره­ای پلی مراز( PCR) ارسال گردد.

2- سرولوژی

روشهای سرولوژیک متعددی جهت تشخیص آنتی بادی و یا وجود واکسن علیه ویروس گامبورو موجود است. اگرچه بیماری گامبورو سبب تخریب سیستم ایمنی هومورال و لنفوسیت­ها می­شود ولی به طور متناقضی نیز باید دانست که پاسخ پادتنی بدن پرنده به بیماری نیز بسیار قوی است. فلذا مطالعات سرولوژیک کمتر بیانگردرجه مقاومت بدن به ویروس و یا درجه تخریب ویروس هستند.

جهت اندازه گیری کمی تیترهای آنتی بادی مادری و یا اجداد کیتهای تجاری الایزا در بازار موجود می­باشد، اما جوابهای مربوطه در پرندگان جوان و جوجه ها چندان قابل اطمینان نخواهد بود زیرا مشخص نمی­کنند که این پاسخ مربوط به درگیری در گله است و یا مربوط به واکسیناسیون است.

روش خنثی سازی ویروس (VN) نیز جهت تفریق بین سروتیپها در بررسی های سرولوژیک قابل انجام است ولی بسیار مشکل می­باشد.

امروزه بسیاری از تولید کنندگان از روشهای اندازه گیری تیتر آنتی لادی در یک روزگی استفاده می­کنند که با این روش قادربه تخمین زمان افت تیتر و انجام واکسیناسیون هستند (DE  WIT 2001). تصمیم گیری نهایی راجع به زمان دقیق واکسیناسیون وابسته به شرایط فارم، یکدستگی تیتر آنتی بادی و تاریخچه قبلی گله در مواجهه با بیماری است. کیتهای الایزای موجود اغلب با یک پوشش آنتی ژنی که غالباً مرتبط با سروتیپهای واکسن است پوشیده شده اند و اغلب حساسیت کمتری نسبت به آنتی بادی های حاصل ازبیماری واقعی دارند که این مسئله به نوبه خود سبب انجام اشتباه در برآورد زمان واکسیناسیون در جوجه های با تیتر بالای ایمنیت مادری می­گردد که در نتیجه منجر به واکسیناسیون در سنین پائین می­شود. بر حسب سویه واکسن ، روش تجویز (آب آشامیدنی و یا اسپری)، آنتی بادی مادری ، سطح آنتی بادی و یکنواختی آن در گله و زمان مونیتورینگ گله و سیستم الایزای استفاده شده ، تیترها در بین گله ها مختلف خواهد بود. مشاهده شده که در نمونه های جمع آوری شده در فاصله زمانی 21 روز بعد از آخرین واکسیناسیون بهترین پاسخ ها به واکسن داده شده است. در آزمایش اخیر انجام گرفته در دانشگاه چولانلونگ تایلند مشاهده شده است که دادن یک واکسن تجاری قوی( که به ویروس فوق حاد به لحاظ ژنتیکی نزدیک است ) به جوجه های گوشتی با تیتر آنتی بادی مادری بالا ( تیتر4286± 1687 در یک روزگی) سبب بروز پاسخ واکسنی قوی می­گردد. در این آزمایش در فاصله سه هفته بعد از واکسیناسیون بالاترین تیتر الایزا اندازه گیری گردید (2526± 1028) .

اما در زمان واکسیناسیون در سن 14 روزگی ، بلافاصله یک هفته بعد 40% از جوجه ها یک افت لنفویید را نشان دادند و این آفت در سن 28-35 روزگی به 90 تا 100% می­رسد.

این بررسی نشان می دهد که در پرندگان با عمر بالا نظیر تخمگذارها و گله های اجداد احتمال ضعف ایمنی حاصل از واکسن با گذشت زمان وجود دارد، اما در مقابل نشان می­دهد که استفاده از یک واکسن قوی در سن یک روزگی تا چه حد میتواند به فائق آمدن جوجه بر بیماری کمک کند.

3- هیستو پاتولوژی (بررسی میکروسکوپیک بورس)

آسیب شناسی بافتی بورس فابریسیوس عبارتست از: بررسی میکروسکوپیک بافتها برای ردیابی ضایعات در بورس  و تعیین مرحله بیماری و مشخص کردن میزان لنفوسیتها از طریق مشاهده چینهای داخلی بافت. شرکت فایزر روشی را ابداع نموده که از طریق تعیین مقدارآسیب به لنفوسیتهای بورس و مقایسه آن با جمعیت سالم لنفوسیت ها، میزان آسیب را محاسبه می­کند. در این جا بالای 35% لنفوسیت سالم در بورس حالت نرمال و زیر 25% لنفوسیت سالم ضایعه شدید در نظر گرفته می­شود.

نمونه برداری متوالی از گله جهت انجام آزمایشات هیستوپاتولوژی در دوره بحرانی سه تا شش هفتگی ، دقیقترین راه ممکن جهت اندازه گیری زمانی است که گله استعداد آلوده شدن با ویروس IBD را داراست. درجه ضایعه نشانگر این مسئله خواهد بود که آیا آسیب وارده ناشی از واکسن است و یا ناشی از درگیری با ویروس بیماری زا می­باشد.

در نیمچه های تخمگذار آسیب به لنفوسیتها در 4 تا 6 هفتگی که با تغییرات بازسازی و ترمیم کمی در 14 تا 16 هفتگی دنبال شده، نشاندهنده مدیریت ضعیف کنترل گامبورو در گله است. ترمیم و بازسازی قوی در 14 تا 16 هفتگی ، نشانگر واکنش مطلوب گله به واکسیناسیون و مدیریت خوب گله جهت کنترل بیماری گامبورو است. تغیین دقیق سنی که گله در آن دچارچالش با بیماری میگردد، به تعیین بهترین زمان واکسیناسیون کمک شایانی می­نماید.

4- بررسی ملکولی واکنش­های زنجیره ای پلی مراز (PCR)

در سالهای اخیر جهت تشخیص بیماری گامبورو روشهای تشخیص سریع و دقیق و حساس ملکولی توسعه داده شده است.آزمایش IBD-PCR تکنیکی است که به ما اجازه می­دهد که ببینیم با چه نوع ویروسی در گله دست به گریبان هستیم. آزمایش PCR به همراه بررسی بورس ، تاریخچه واکسیناسیون و عملکرد گله ، می­تواند اطلاعات ارزشمندی راجع به نقش گامبورو در سلامتی پرنده و راندمان کلی گله فراهم کند. با این روش می­توان  نوع سروتیپ ویروس را مشخص کرد. معمولاً تیپهایی که با تضعیف عملکرد گله و کاهش سلامتی مرتبط هستند و خصوصاً در چندین گله مشاهده می­شوند، کاندیداهای خوبی برای مطالعات بیشتر هستند.

ژنVP-2 ویروس گامبورو به عنوان یک پروتئین سطحی مسئول تحریک سیستم ایمنی می­باشد و بنابراین می­توان آن را عامل تحریک تولید آنتی بادی معرفی کرد. از روش نسخه برداری معکوس با واکنش زنجیره ای پلیمراز (RT-PCR) جهت تقویت بخش مربوط به قرار گرفتن ژن VP-2 استفاده می­شود. بعد از این که عمل تقویت انجام شد می­توان با روش RFLP یا روشهای توالی سنجی مولکولی سروتیپ ویروس را مشخص کرد.

از آنزیم های مخصوص و ویژه­ای برای قطعه قطعه کردن مواد حاصل از روش PCR نیز استفاده می­شود تا ژن را به قطعات کوچکتر تقسیم کرد که می­توان از آنها به عنوان اجزای منحصربه فردی جهت تشخیص تیپ ژنتیکی ویروس بوسیله الکترو فورز در ژل آگار استفاده کرد. روش RFLP جهت تعیین تیپ های جدید جدا شده ویروس به ما کمک می­کند، اما جهت تشخیص قطعی و صریح یک سروتیپ و یا زیرگونه ویروس کامل نمی­باشد. در این موارد بایستی از تعیین توالی رشته DNA و اختلافات تک نوکلئوتیدها در ژن VP-2 که بطور اختصاصی بین انواع کلاسها و گونه ها و ویروسهای مورد استفاده در واکسن شناخته شده است استفاده کرد. پیشرفت های بیشتر در روشهای مولکولی سبب تشخیص و تفرق ویژه تر، حساس تر و سریع تر برای انواع ویروسهای گامبورو در آینده خواهد شد.

پیشگیری ( واکسیناسیون و ایمنی محیطی)

چالش های مربوط به بیماری گامبورو در مزارع پرورش بسیار دینامیک بوده و می­توانند بسته به مدیریت، محیط ، نژاد و شدت بیماری از منطقه ای به منطقه­ای دیگر و از مزرعه­ای به مزرعه دیگر متفاوت باشند. در بسیاری از مواقع اگر شدت بیماری خیلی زیاد باشد، واکسنهای خفیف و متوسط قادر به حمایت از گله نخواهند بود. در چنین مواقعی جهت حفظ ایمنیت گله استفاده مجدد از یک واکسن فراتر از حد واسط می­تواندبسیار کارساز باشد.

براین اساس تهیه و تدارک یک برنامه مناسب جهت انجام واکسیناسیون علیه گامبورو کار بسیار پیچیده ای خواهد بود و انجام یک واکسیناسیون مؤثر و موفق وابسته به چند مورد ذیل خواهد بود:

الف) انتخاب واکسن مناسب جهت منطقه

ب) داشتن آگاهی نسبت به وضعیت ایمنیت مادری.

ج) دانستن این مسئله که چه درجه از درگیری با بیماری در گله وجود دارد.

الف) انتخاب واکسن مناسب

به لحاظ تئوری یک ویروس دارای انواع گوناگونی از زیر گونه ها است که به لحاظ آنتی ژنی امکان دارد متفاوت باشند که این مسئله بایستی در انتخاب واکسن لحاظ گردد.

ب) وضعیت ایمنی مادری و میزان شدت بیماری در گله

عمدتاً دو راه برای حمایت از نیمچه های گوشتی و تخمگذار در برابر ویروس وجود دارد که شامل: ایمنیت فعال و غیر فعال است که به شرح هر یک می­پردازیم.

1- ایمنیت غیر فعال: هایپر ایمیونیزاسیون گله های مادر و اجداد مؤثرترین راه برای مقابله با چالشهای نخستین ویروس گامبورو است. در این مورد استفاده از یک واکسن فراتر از حد واسط انتخاب اول می­باشد. مشکل عمده این روش این است که تمام نتاج ها به یک اندازه آنتی بادی مادری و بالطبع ایمنیت دریافت نمی­کنند و به همین دلیل در زمان درگیری با بیماری عملاً برخی از جوجه ها با شدت بیشتری درگیر بیماری شده و به دنبال آن گسترش ویروس در گله را شاهد خواهیم بود.

2-ایمنیت فعال :که شامل واکسیناسیون نتاجها ، برنامه های اصلاح نژادی جبرانی و فراهم نمودن چتر حمایتی در زمان غیاب آنتی بادی مادری است.

جهت غلبه بر درجات مختلف ایمنیت در گله های نتاج، برنامه واکسیناسیون به صورت چند تکرار توصیه شده است. اولین واکسیناسیون سبب پوشش تمامی جوجه هایی می­شود که ایمنیت کمی داشته و به لحاظ آنتی بادی مادری ضعیف هستند و این مسئله سبب کاهش دسترسی ویروس به آنها می­شود. در مرحله دوم واکسیناسیون تمام پنجره های نفوذ ویروس به طور عملی بسته می­شود.

معمولاً به دلیل اینکه در گله های تخمگذار افت آنتی بادی مادری با شیب ملایمتری صورت می­گیرد از این رو دارای پنجره بزرگتری در برنامه واکسیناسیون هستند. به همین دلیل برخی از جوجه های این گله از روز اول چندان ایمنیتی ندارند، در حالی که برخی دیگر حتی تا 30 روزگی نیز مقاومند.

در زمان مواجهه با ویروس فوق حاد IBD استفاده از یک واکسن فراتر از حد واسط یا قویتر در سن 14 تا 18 روزگی ، می­توانند انتخاب خوبی در این زمینه باشند.

در برخی مواقع، خصوصاً در زمان شدید بودن درگیری و یا ضعف ایمنیت مادری، ممکن است به کارگیری واکسن به صورت تک دوز چندان راهگشا نباشد که در چنین شرایطی امکان دارد که قبل از رسیدن واکسن بیماری رخ دهد. جهت غلبه بر چنین معضلی برنامه واکسیناسیونی به شرح زیر داده می­شود:

*واکسیناسیون علیه IBOV به روش آشامیدنی در سن 7-10 روزگی.

*تکمیل واکسیناسیون با استفاده از یک واکسن قوی متعاقب واکسیناسیون اولیه در سن 14تا 18 روزگی.

در این­جا می­توان طبق این برنامه در مراحل اولیه بیماری بر ویروس فائق آمد.

ج) واکسن ها

در دو دهه اخیر جهتتوسعه واکسن ها و روش های مصرف  تلاش های زیادی به عمل آمده است. این تلاش ها منتج به معرفی روشهای نوین واکسیناسیون همچون تزریق به نطفه و یا واکسیناسیون در سن یک روزگی با استفاده از یک کمپلکس واکسنی شامل خود واکسن و حامل مربوطه به همراه آنتی بادی VP2 شده است.

این واکسن ایمونوکمپلکس مخلوطی از آنتی بادی ویژه همراه با ویروس واکسن گامبورو در نسبتهای مناسب است. میزان آنتی بادی موجود در این واکسن کمپلکس بسیار پائین بوده و قادر به ایجاد ایمنیت غیرفعال نمی­باشد واز طرفی به سبب میزان پائین این پادتن قادر به خنثی سازی ویروس موجود در واکسن نیز نمی­باشد اما می­تواند سبب بلندتر شدن دوره ایمنیت شده و واکسیناسیون مجدد را به علت تأخیر در افت تیتر به تعویق بیاندازد. از جمله مزایای این واکسن این است که می­توان واکسیناسیون زود هنگام را بدون خنثی سازی آنتی بادی مادری مدیریت نمود.

د) امنیت زیستی و مدیرت گله

هدف غایی از امنیت زیستی پیشگیری از ورود عامل بیماری به گله است. دراین رابطه استفاده و انتخاب مناسب ضدعفونی کننده ها می­تواند بسیار حیاتی باشد و اگرچه قادر به حذف بیماری نیست اما در کاهش بروز بیماری می­تواند مؤثر باشد. ضدعفونی کننده های پراکسیدی، گلوتارآلدئیدها، و ترکیبات آمونیومی از جمله موارد مؤثر می­باشند.

کنترل بیماریهای سرکوبگر ایمنی مثل مارک و عوامل غیر عفونی همچون سموم قارچی نیز مهمند. تغذیه و محیط مناسب نیز از عوامل کمک به داشتن یک واکسیناسیون خوب هستند.

نتیجه گیری

فاکتورهای حیاتی برای کنترل موفق بیماری گامبورو به قرار ذیلند:

*تعیین و تشخیص این مسئله که بروز و شدت بیماری گامبورو در هر گله  و هر منطقه­ای متفاوت می­باشد و برنامه­ مجزایی می­طلبد.

*تعیین حساسیت نژادی و میزان آسیب پذیری هر نژاد در برابر این بیماری.

*وضعیت ایمنیت مادری و به کارگیری روشهای در دسترس جهت تعیین زمان مطلوب واکسیناسیون.

*فهم این مسئله که انواع پرنده ها ، نیمچه های گوشتی، تخمگذارها و اجداد همگی دارای برنامه هدف واکسیناسیون متفاوتی هستند.

*مدیریت قوی و راهبردی شامل تمیز کردن بستر، ضدعفونی، رعایت فاصله بین جوجه ریزی و مدیریت لحظه­ای گله.