عفونت ویروس E هپاتیت مرغی در جوجه­ها

ترجمه: مهندس عارفه خطبه سرا

عفونت ویروس E هپاتیت مرغی بیماری است که جوجه­های گوشتی و مرغ­های تخمگذار را درگیر می­کند این ویروس متعلق به خانواده هپه ویروس است.آلودگی ممکن است تحت بالینی یا با میزان تلفات کم شناسایی شود و کاهش خفیفی در تولید تخم مرغ دیده شود.

 نوع بالینی این بیماری توسط ویروس E هپاتیت مرغی ایجاد می­شود که با سندروم هپاتیت- بزرگ شدگی طحال (HS) که اولین بار مقاله در سال 1991 در کانادا تشخیص داده شد، ارتباط دارد. از نیمه­ی سالهای 1993 تا 2001، یک بیماری مشابه سندروم HS در کانادا و ایالات متحده اتفاق افتاد که اشاره به سندروم هپاتیت خونریزی دهنده نکروزی- بزرگ شدگی طحال3 ،هپاتیت بزرگ شدگی کبد همراه با خونریزی و نکروز 4 ، سندروم هپاتیت – خونریزی کبدی 5 ، یا کلانژیوهپاتیت مزمن 6 دارد. اخیراً، عوارضی در جوجه­های مرده دیده شده که سندروم HS شامل این عوارض بود.

ویروس مسبب

ویروس E هپاتیت مرغی(HEV مرغی) از خانواده هپه وریده7 می­باشد. انواع دیگر در این خانواده هپه ویروس است که شامل گونه­های ویروس E هپاتیت می­باشد که پستانداران را آلوده کرده و HEV پستانداران نامیده می­شود. اخیراً، 4 نوع ژنوتیب 1و2 عامل هپاتیت در انسان است در حالی که ژنوتیب 3و4 انسان ، خوکها و حیوانات دیگر را آلوده می­کند.

در سال 2001 ، یک ویروس نخستین بار در ایالات متحده از صفرای جوجه­های مبتلا به سندروم HS جدا شد. براساس سازمان ژنی و توالی نوکلئوتیدی شناسایی شده  در ویروس­های E هپاتیت در انسان و خوک ، ویروس­های جدا شده در دسته HEV مرغی دسته بندی شدند که از نوع HEV  پستانداران قابل تمایز است. HEV مرغی بخش معمول اپی توپ­های 8 آنتیژن بوده و حدوداً 50% توالی نوکلئوتیدهای آن در HEV پستانداران شناسایی شد. در سال 1999 در استرالیا ، یک عامل آلودگی که احتمالاً ویروس بوده، در جوجه­هایی که مبتلا به بیماری BLS بودند شناسایی شد. بر اساس توالی نوکلئوتیدی از یک عامل ژنومی کوتاه ، ویروس شناسایی شده در ارتباط باHEV انسانی بود.ویروس­های عامل سندروم HS که در ایالات متحده جداسازی شد حدود 80% آن در توالی نوکلئوتیدی ویروس­های عامل بیماری BLS که در استرالیا شناسایی شد، شرکت داشت. بنابراین به نظر می­رسد، سندروم HS در آمریکای شمالی و بیماری BLS در استرالیا با گونه های متنوعی از جنس HEV ایجاد می­شود. علیرغم تنوع وسیع در توالی نوکلئوتیدی بین HEV انسانی و HEV مرغی، به نظر می­رسد تنها ازیک نوع سروتیپ هستند.

توالی ژنی و آنالیزهای تکامل نژادی در ارتباط با هتروژنیتی 9 گونه­های HEV است. این رکود­ها از جوجه­هایی که مبتلا به سندروم HS بودند در چهار منطقه مختلف در ایالات متحده علیرغم منابع جفرافیایی ، هتروژنی بودن را نشان داد. اگر چه ، ویروسهای شناسائی شده از جوجه­های سالم بالینی که با هم جمع آوری شدند دارای وابستگی ژنی بوده،اما متفاوت از یافته­های بدست آمده از جوجه­های مبتلا به سندروم HS بود. علاوه بر این ،HEV مرغی میتواند سرانجام به سه نوع ژنوتیپ مختلف تقسیم شود؛ بر اساس آنالیز تکامل نژادی توالی ژنی گونه­های HEVS شامل ژنوتیپ  1 (استرالیا)  ژنوتیپ  2 ( ایالات متحده)  ژنوتیپ 3 ( اروپا) است.

همه گیر شناسی

در طول سالهای 1980 و 1990 ، بیماری BLS به عنوان بیماری که جوجه­های گوشتی تجاری را در استرالیا به واسطه­ی کاهش تولید تخم مرغ و افزایش تلفات تحت تأثیر قرار داد، به طور معنی­ داری از لحاظ اقتصادی مورد بررسی قرار گرفت، با تخمین کاهش 8 تا 10 عددی به ازاء هر مرغ در طول دوره­ی تخم گذاری .تأثیر تجاری آلودگی HEV مرغی در ایالات متحده ناشناخته بود و کمتر مورد بررسی قرار گرفت ، عوامل شایع سندروم HS در جوجه­های گوشتی و گروه­های مادر تخم گذار گزارش شد.

آلودگی تحت بالینی با HEV مرغی در ایالات متحده گسترده و معمول بود. در حدود 71% از گروه­ها و 30% از جوجه­های مورد بررسی در یک مطالعه فراگیر از آلودگی HEV مرغی میان گروه­های جوجه­ تجاری ، در5 مورد آنتی بادی­هایی علیه HEV مرغی گزارش شد. در بین جوجه های که مثبت شناسایی شد.36% بالغ و 17% زیر 18 هفته بودند. در یک مطالعه دیگر ، درجوجه­های سالم بالینی HEV مرغی در نمونه­های مثبت شناسائی شد. آلودگی HEV مرغی وابسته به دز بوده و سندروم HS تنها در جوجه­هایی که با دز بالا به ویروس آلوده می­شوند ، ایجاد می­شود.احتمالاً گونه­های غیربیماریزایHEV مرغی به عنوان آلودگی تحت بالینی پیشنهاد شده است.

دو مورد از بیماری­های مشابه بیماری BLS در جوجه­های گوشتی در ایتالیا گزارش شد.در مجارستان ، آلودگی HEV مرغی در جوجه­های گوشتی با یک بیماری که ویژگیهای کلینیکی و پاتولوژیکی آن مشابه بیماری BLS و سندروم HS بود، شناسایی شد. آنتی بادیها علیه HEV در جوجه­ها در انگلستان ،ویتنام ، چین و اسپانیا کشف شد. تحقیقات سرولوژیکی بیشتری برای اندازه­گیری وقایع، پراکنش و اهمیت HEV مرغی در جوجه­ها در دنیا مورد نیاز است.

منابع آلودگی و انتقال آن

انتقال آلودگی از جوجه­های آلوده به پرندگان دیگر ، منبع مهمی از آلودگی است زیرا که مقدار فراوانی از ویروس در مدفوع پرندگان آلوده وجود دارد. ویروس ابتدا بین پرندگان انتقال می­یابد و پراکنش در گروه از طریق مدفوع – مجرای دهان از طریق محتویات غذا، آب و بستراست. انتقال آلودگی بین گروهها از طریق مدفوع و بیشتر توسط انسان انجام می­شود. هیچ نوع زمینه یا داده های تجربی از انتقال ویروس از مرغ­های آلوده به نتاج آنها وجود ندارد. نقش جوجه­ها به عنوان ناقل HEV مرغی ناشناخته است.

بیماری بالینی

آلودگی ویروس E هپاتیت در جوجه­های گوشتی و مرغ­های مادر اتفاق می­افتد. اگرچه آلودگی تحت بالینی HEV در جوجه­ها در ایالات متحده و شاید در دیگر کشورها معمول است ، بیماری بالینی با آلودگی شناسایی شده کمیاب است. طبیعت آلودگی در بوقلمونها تشخیص داده شده است، اما آنها می­توانند به طور آزمایشگاهی آلوده شوند.

هپاتیت – بزرگ شدگی طحال :

بیماری در جوجه­های گوشتی و مرغ­های تخمگذار بین سنین 30 تا 72 هفته و به طور شدیدتر در سنین 40 تا 50 هفته اتفاق می­افتد. به طور بالینی ، سندروم با تلفات بالای نرمال برای چندین هفته مشخص می­شود. تلفات هفتگی معمولاً تا 3% افزایش می­یابد اما ممکن است تا 1% نیز برسد . در بعضی از موارد ، افزایش تلفات با یک افت تخم مرغ تا 20% مشخص می­شود. در ایالات متحده، آلودگی با HEV مرغی تحت نام سندروم افت تولید اولیه 10 شناخته شده است. در بعضی از گروه­ها تأخیر در بلوغ جنسی، کوتاه شدن پیک تولید و افزایش تولک رفتن اولیه 11 دیده شده است.

بیماری بزرگ شدگی کبد و طحال:

اگر چه جوجه­ها در همه سنین در معرض آلودگی هستند، عوارض بالینی تنها در مرغ­های بالاتر از 24 هفته دیده می­شود. مانند سندروم هپاتیت – بزرگ شدگی طحال، تلفات هفتگی تا 1% افزایش می­یابد وتولید تخم مرغ روزانه تا 20% کاهش می­یابد.به طور ناگهانی ،افت ناگهانی در تولید تخم مرغ ممکن است در آلودگی HEV دیده شود. افت تولید تخم مرغ 3 تا 6 هفته طول می­کشد با 3 تا 6 هفته دیگر ، قبل از آنکه تولید به سطح نرمال برگردد. کاهش تولید تخم مرغ زمانی بیشتر به چشم می­خورد که این کاهش بعد از پیک تولید اتفاق بیافتد. اگر گروه در طول نخستین هفته از تولید تحت تأثیر قرار بگیرد، تأخیر در بلوغ جنسی و کاهش پیک تولید ممکن است از علایم نخست آلودگی باشد.همچنین تخم مرغهای کوچک با شکل های باریک، همچنین داشتن رنگینه­های ضعیف روی پوسته تخم مرغ مشاهده می­شود،اما روی هچ معمولاً تأثیر نمی­گذارد. پرندگان به طور انفرادی در گروه­های آلوده معمولاً بی­حال ، بی اشتها دارای تاج و ریش رنگ پریده و پرهای چرکین اطراف مقعد هستند. تعدادی از پرندگان ممکن است در معرض از دست دادن پرهای اولیه مانند حالت پرریزی قرار گیرند.

ضایعات میکروسکوپی و کالبد شکافی

الف) سندروم هپاتیت – بزرگ شدگی طحال

در فرآیند کالبد گشایی ، پرندگان مرده دارای شرایط بدنی خوبی هستند. کبد بسیار بزرگ، کم رنگ و گاهی شکننده، دارای لکه هایی به رنگ قرمز، زرد یا قهوه­ای سوخته است و معمولاً دارای خونریزی یا تجمع خون 12 در زیر کپسول ، با یک یا بیش از یک لخته­ی خون چسبیده به سطح کپسول می­باشد.جریان ملایم خون به سمت حفره بطنی از ضایعات معمول این بیماری است. گاهی تجمع خون نیز در حفره بطنی دیده می­شود. طحال کم کم بزرگ شده و کپسول آن و سطوح بریده دارای مراکز سفید رنگی است.تخمدان مشخص نیست یا تحلیل رفته است.

از لحاظ میکروسکوپی، تفاوت عوارض کبدی بسته به موارد موجود در فارم و در جوجه­هایی که به آنها تلقیح HEV حاصله از سندروم هپاتیت – بزرگ شدگی طحال جوجه های بیمار صورت گرفته است ، دیده می­شود. در چندین موارد ،چندین مرکز با خونریزی های شدید که از ساختار نرمال سینوزوئیدها و مراکز سلولهای کبدی قابل تشخیص است وجود دارد، که جایگزینی بافت کبدی با تجمعی از اریتروسیت ها مشاهده می­شود. مراکز چندگانه با نواحی شدیدی از نکروزهای دلمه­ای13 از سلولهای کبدی مشاهده می­شود که ممکن است از لنفوسیت­ها 14 مملو باشد. در نواحی سیاهرگی انتشار ملایمی از هر دو نوع سلولهای هتروفیل 15 و سلولهای تک هسته ای ملتهب 16 دیده می­شود و اغلب بخشهای وریدی و سلولهای پیش وریدی کبد با التهاب دیواره­های وریدی و وریدهای کوچک، انتها و حفرات کبدی و بافت­های پیش وریدی کبد توسط سلولهای تک هسته­ای ملتهب مشخص می­شود. ته نشست مواد آمیلوئیدی 17 در سینوس­ها دیده می­شود. نواحی از بافت کبدی به طور کلی با تجمع غیرسلولی یا سلولهای کم، متراکم ، بی­شکل و حاوی مواد ائوزنوفیل 18 یکنواخت که برای  آمیلوئیدها رنگ آمیزی ندارند جایگزین می­شود. تجمع سلولهای میلوئیدی 19 دانه دار  دیده می­شود. توده های پنیری 20 در برخی حالات به وقوع می­پیوندد.عوارض مشاهده شده در کبد عبارتند از: تکثیر بیش از حد ماکروفاژهای رتیکلواندوتلیال 21 طحال (عامل بزرگ شدگی طحال) تقلیل لنفوئیدها، و تجمع کربوهیدراتی در دیواره­ی سرخ رگ­های کوچک و فضاهای بینابنی روده.

ب) بیماری بزرگشدگی کبد و طحال

پرندگانی که مرده پیدا می­شوند یا حالتی از مریضی دارند معمولاً دارای شرایط بدنی مساعدی هستند ، اما چینه دان آنها خالی بوده و بی اشتها هستند. افزایش بیش از اندازه طحال بیشتر معمول بوده و ممکن است تنها عارضه در پرندگان تحت تأثیر باشد. طحال دو تا سه بار بزرگتر از اندازه طبیعی است و لکه­هایی روی سطح کپسول و لکه­های سفیدی روی سطح بریده دیده می­شود. تعدادی از پرندگان دارای عارضه بزرگ شدگی طحال و همچنین دارای کبد بزرگی هستند، ممکن است دارای خونریزی زیر کپسولی 22 باشند. تخمدان معمولاً تحلیل رفته، دارای لخته خون بوده و دارای فولیکول­های چروکیده است.

برطبق مطالعات میکروسکوپی ، عوارض طحال همزمان با مراحل بیماری پیش میرود. ابتدا، افزایش یکنواختی در اندازه نواحی لیمفوبلاستیک بیضوی وار 23 وجود دارد که پیش زمینه بزرگ شدگی طحال است. به دنبال آن پخش وسیع سلولهای لمفوئید در فولیکولهای لمفوئید، صفحات لمفوئیدی پیش سرخرگی 24 و نواحی دیگری از پولپ­های سفید اتفاق می­افتد. این فرآیند مخرب با یک عملکرد بافتی که تعداد ماکروفاژها به شدت افزایش می­یابد، اتفاق می­افتد که وابسته به نفوذ ملایم سلولهای هتروفیل است. ماکروفاژها به صورت انفرادی یا گروهی فاگوسیتوز نشان داده یا متحمل نکروز می­شوند. نواحی از بافت نکروز شده،ممکن است حاوی اجسام کروی شکل یا بدون شکل خاص و یا مواد ائوزنوفیلی باشد. در اواخر این مرحله، طحال بسیاربزرگ شده و سلولهای رتیکلواندوتلیال در جمعیت سلولی بافت طحال غالب می­شوند. فیبروزهای متنوعی با بقایای نکروتیک و تجمعات بدشکل ممکن است اطراف سلولهای چندهسته­ای غول پیکر 25 دیده شود.

تشخیص

افت تولید تخم مرغ و افزایش فاحش تلفات همراه با عوارض عمده و میکروسکوپی در کبد و طحال در پرندگان مرده یا مریض از علائم اصلی تشخیص این بیماری است . گونه HEV طی جداسازی متفاوت است. آزمایشات میکروسکوپ الکترونی از صفرا ممکن است در پرندگان تحت تأثیر مفید باشد. ویروس مورد نظر دارای 30-50 نانومتر در پرندگان تحت تأثیر با HS دیده شد. ویروس مورد نظر در مواد اصلی صفرا، طی تشخیصات فرضی پیدا شد. روش PCR پیشرفت کرد اما برای اندازه گیری ویروس در بافت مناسب نبود. توسعه و پیشرفت یک PCR جهانی ابتدایی 26 تنوع ژنتیکی را بین گونه HEVS مورد بررسی قرار داد. یک تست الایزا آنتی بادی را برای گونه HEV مورد بررسی قرار داد که توسعه یافت ، اما کیت الایزا تجاری در دسترس نبود. استفاده از آنتی سرم پلیکلونال 27 و آماده سازی آنتی ژن خام، تست ایمونودیفوژیون آگارز 28 (AGID) و ایمونوفلورا سنس 29 برای آزمایش عامل BLS مورد استفاده قرار گرفت اما شدت و اهمیت این تست­ها مشخص نبود.

آنتی ژن مورد استفاده در روش الیزا با استفاده از آنتی بادی­های تک جنسی،آنتی ژنهای موجود در کبد جوجه­ها را آلوده به عامل BLS هستند، پاکسازی کرد. این روش به شدت و به صورت خاصی برای اندازه گیری عامل بیماری BLS در مواد مدفوع ،خون و بافت­ استفاده می­شود . به دلیل وجود عفونت گسترده تحت بالینی با HEV در جوجه­ها ، اندازه گیری آنتی بادی­ها در سرم یا آنتی ژن در مدفوع یا بافت ، بایستی در ارتباط با علایم بالینی و عوارض عمده و میکروسکوپی تفسیر شود. زمانی کهHEV عامل بیماری باشد به طور وسیع گسترش می­یابد. در مورد ضایعات کبدی، سندروم کبد چرب خونریزی دهنده 30 (FLH) تشخیص تفریقی اصلی محسوب می­شود. در جوجه­های مبتلا به سندروم FLH، کبد زرد و ترد و شکننده شده و سطح برش چرب می­شود. تحلیل رفتن چربی سلول­های کبدی از علایم میکروسکوپی آن است. تشخیص تفریقی اصلی از بزرگ شدگی طحال ، تومورهای لیمفوئیدی( لوکوزلنفوئیدی 31، بیماری مارک 32) و سپتیسمی باکتریایی است و تشخیص هر دو از ویژگی ضایعات هیستولوژیکی است.

معنا دار بودن سلامت عمومی

هیچگونه خطر و تهدید سلامت عمومی شناخته شده­ای از گونه HEV تشخیص داده نشده است. آلودگی انسانها با نوع HEV تشخیص داده نشده است. توالی ژنی HEV طیور و HEVS انسان بیان می­کنند که غیرمحتمل است جوجه­ها مخزن عفونت­های انسانی باشند. علاوه بر این ، میمون­های رزوس 33 نیز مستعد آلودگی به گونه HEV نیستند.