پاتولوژی، اتیولوژی ، پیشگیری درمان کبد چرب

در گاوهای شیری

مهندس فرشاد رجب پور، مهندس شهرام محمد زاده ، مهندس تقی محمدی

مقدمه:

کبد چرب اصلی ترین اختلال متابولیکی در حیوانات است و زمانی توسعه پیدا می­کند که کبد قدرت اکسیداسیون چربی­ها را نداشته باشد. افزایش لپیدها از نوع تری گلیسیریدها و ذخیره بیش از حد تری گلیسیریدها در کبد با کاهش عملکرد متابولیکی کبد ارتباط دارد. این شرایط در گاوان به کبد چرب یا سندروم گاوان چاق معروف است (SRUFFAT در سال 1997). کبد چرب معمولاً به دنبال افزایش غلظت اسیدهای چرب غیر اشباع (NEFA) همراه خواهد بود . کبد چرب در ارتباط با کاهش وضعیت سلامتی حیوان و عملکرد تولید مثلی و کاهش میانگین عمرگاوها و طولانی شدن فواصل زایمانی و افزایش هزینه دامپزشکی همراه خواهد بود.

پاتولوژی کبد چرب:

افزایش نفوذ چربی­ها به ویژه تری گلیسیریدها با تغییرات آشکار و میکروسکوبی در کبد همراه است که با بزرگ شدن و ایجاد آماس و رنگ زرد در کبد نمایان می­شود و غدد آدرنال، کلیه­ها و قلب و عضلات اسکلتی همچنین می­توانند تحت تأثیر قرار گیرند(KAPP در سال 1979).

رخداد کبد چرب شدیداً در ارتباط با رخداد دیگر، بیماری­های متابولیکی به ویژه کتوز و جابجایی شیردان می­باشد زیرا اختلالات متابولیکی در گاوها از بیماری رایج است و در بالانس منفی انرژی شاید بیشتر رخ می­دهد تجمع چربی­ها در کبد به افزایش مدت و شدت بیماری­های عفونی از قبیل ورم پستان و عفونت رحم ( متریت) وابسته است.

گاوها مبتلا به کبد چرب عملکرد تولید مثلی­شان کاهش پیدا می­کند، زیرا مرحله توسعه فولیکولار در دوره بعد از گوساله زایی سریعاً اتفاق می­افتد. کاهش عملکرد تولید مثلی را می­توان به وسیله به تأخیر افتادن توان یابی مجدد رحمی توضیح داد. تأخیر در توان یابی مجدد را به وسیله افزایش رخداد و طولانی بودن آن و تشدید آندومتری توضیح داد و این حالت می­تواند سبب تأخیر در فعالیت تخمدان را می­توان به وسیله کاهش و تأخیر در سنتز هورمونهای استروئیدوژنیک توضیح داد.

 عوامل مؤثر در بروز سندروم کبد چرب

الف) نقش ریسک فاکتورهای تغذیه­ای در کبد چرب: ریسک فاکتورهای تغذیه­ای وابسته به افزایش لیپولیز در بافت چربی یا مواد غذایی ویژه ، هورمونها و توکسین­ها می­باشد که سبب ایجاد تغییراتی در متابولیسم کبدی می­گردد. لیپولیز چربی بافت­ها در طول فعالیت­های متابولیکی و تغییرات ایمونولوژیکی بیشتر افزایش می­یابد. در گاوهای چاق در دوره قبل از زایمان بالانس منفی انرژی و کاهش خوردن غذا می­تواند به وسیله افزایش تجمع توده چربی و افزایش حساسیت چربی­ها به گلوکوکورتیکوئیدها و کاهش حساسیت بتاهیدروکسی بوتیرات اسید ، گلوکز و انسولین توضیح داده شود. مطالعه تغییرات جیره غذایی و افزایش غلظت جیره غذایی خطر ابتلا به اسیدوز شکمبه و آندوتوکسمی باکتریایی را افزایش می­دهد.

همه اینها در اتیولوژی کبد چرب مؤثرند. جیره غذایی حاوی پروتئین بالاخره ابتلا به کبد چرب را افزایش می­دهند که می­تواند به وسیله بالانس منفی انرژی یا افزایش غلظت آمونیم در خون ایجاد گردد. چون غلظت بالای آن سمی است  محدودیت غذایی تقریباً 30 تا 50 درصد و خوردن آن به مدت 4 الی 6 روز قبل از زایمان می­تواند باعث کبد چرب شوند. عوامل مؤثر در ایجاد کبد چرب شامل محدود کردن جیره غذایی است که گاوها برخلاف میل باطنی دچار بالانس منفی انرژی شدید می­گردند که اغلب بعد از گوساله زایی بیشتر اتفاق می­افتد خوردن فقط کاه به مدت 5 روز نمره بدنی (Bcs) را در گاوهای چاق در اواخر آبستنی کاهش و در نهایت منجر به ایجاد کبد چرب و سقط و افزایش میزان مرگ و میر می­گردد. هورمونها و توکسینها در تغییر متابولیسم کبدی مؤثر بوده و به دنبال افزایش ایجاد کبد چرب 1 و 3 بوتانیدول همراه با محدودیت غذایی مورد استفاده قرار می­گیرد که به صورت تجربی سبب کاهش کبد چرب و کتوزیس در گاوها می­گردد، چرا که 1 و 3 بوتانیدول باعث افزایش غلظت بتاهیدروکسی بوتیریک اسید در پلاسما می­گردد.

ب) ریسک فاکتورهای مدیریتی برای کبد چرب:

فاکتورهای مدیریتی در ارتباط با تغذیه و سلامتی حیوان هستند و همچنین می­توانند تحت تأثیر رخداد کبد چرب قرار گیرند، غذاهائی با کیفیت مناسب ، کم بودن فضا و یا فقدان حرکت برای گاوها قبل از زایمان ، شرایط بهداشتی نامناسب ، افزایش درجه حرارت محیط ، افزایش رطوبت و سیستم تهویه نامناسب را می­توان نام برد. همه فاکتورهای این چنینی می­توانند سبب آزاد شدن کاتاکول آمین­ها شوند که در نهایت باعث آزادشدن اسیدهای چرب غیر اشباع ، کاهش تغذیه ، افزایش خطر ابتلا به عفونت­ها می­گردد. بیماریها ، به ویژه جابه­جایی وشیردان، اختلالات حرکتی ، ورم پستان توکسیک، متریت ، تب شیر و جفت ماندگی تغذیه را کاهش و احتیاجات تغذیه­ای را افزایش می­دهد و سبب ایجاد واکنش­های التهابی شده و در نهایت لیپولیز را در بافت چربی افزایش می­دهد.

ج) ریسک فاکتورهای ژنتیکی برای کبد چرب:

فاکتورهای ژنتیکی می­توانند احتمال کبد چرب را افزایش بدهند که شامل موتاسیون است که میزان تغذیه را تحت تأثیر قرار می­دهد و متابولیسم لیپیدها در بافت چربی و ترشح آنها در کبد را تحت تأثیر قرار می­دهد مخصوصاً جهش هالیپوژنوزیس در کبد ، لیپولیز در بافت چربی را افزایش می­دهد و بتا اکسیداسیون را کاهش و جمع شدن و ترشح لیپیدها را در کبد کاهش می­دهد در نتیجه وجود کبد چرب متحمل خواهد بود. توسعه تست های فیزیولوژیکی نشان می­دهد که بیشتر گاوها در معرض کبد چرب قرار دارند و به تشخیص اساس ژنتیکی کبد چرب که وابسته به تولید شیر است، کمک می­کند، راههای مشابه که برای تشخیص اساس ژنتیکی استفاده می­گردد، آزمایش عملکردهای ایمنی بدن است ( TEMPE MAN  در سال 2002 ).

پیشگیری از کبد چرب:

شیوه­های مدیریتی عمومی چندگانه می­تواند به پیشگیری از کبد چرب کمک کند. تغذیه گاوها با جیره غذایی بالانس شده، درمان گاوهای مبتلا  به اختلالات متابولیکی و عفونی در دوره قبل زایمانی ، تمیز بودن جایگاه و تهویه مناسب همراه با هوای تازه، فعالیت و فضای کافی برای راه­ها و تغذیه علوفه با کیفیت بالا و استفاده از موننسین و پیش سازه­های گلوکز و نمک های پیروپیونات در جیره غذایی می­تواند مؤثر واقع شوند.

درمان کبد چرب:

درمان کبد چرب وابسته به گسترش نفوذ لیپیدها و اتیولوژی می­باشد که مهمترین دلیل نقص در خنثی کردن چربی ها است که سبب نفوذ اولیه چربی­ها می­گردد. تشخیص کبد چرب ملایم و متوسط مشکل است، زیرا گاوهای مبتلا تفاوتی با کبد نرمال در تولید شیر و ماده خشک مصرفی ندارند و فقط مسیر رایج تشخیص به وسیله بیوپسی از کبد می­باشد که شامل جراحی (MINOR) از طریق نفوذ از حفره بدنی می­باشد.

روش­های مدیریتی که در پیشگیری از کبد چرب ذکر شد، در درمان کبد چرب متوسط مؤثرند. همچنین کبد چرب شدید به صورت غیر آنسفالوپاتی در این حالت به وسیله کاهش تغذیه و افزایش غلظت کتون بادیها در ادرار مشخص می­گردد و نیز اغلب کبد چرب شدید از نوع آنسفالوپاتی است که در مجموع به وسیله کاهش هوشیاری ، عدم تعادل، حالت خواب آلودگی و کما مشخص می­گردد، که در گاوها هرگز رسیدن به سلامتی کامل و قابلیت تولید وجود نخواهد داشت، حتی اگر دام ها سرانجام آبستن شوند به دنبال شیرواری کبد چرب را نشان می­دهند. لذا بسیاری از دامپزشکان توصیه می­کنند که گاوهای مبتلا به کبد چرب شدید سریعاً جمع آوری شوند و درمان گاوهای مبتلا یک درمان طولانی است و تشخیص گاوها نادر است ، زیرا به جراحی (MINOR) و بیوپسی از کبد احتیاج دارد (HIPPEN   در سال 1999(.

هایمن در سال 1999 تزریق مداوم داخل وریدی گلوکزبرای 14 روز را نشان داد که در این صورت درمان کبد چرب شدید با موفقیت صورت گرفت ولی در هر حال استفاده از آن در سطح گله مشکل می­باشد. در واقع هدف از درمان این سندرم کاهش میزان انباشتگی چربی در دستگاه های گوناگون به ویژه در کبد و افزایش رسانش تری آسیل گلیسرول از کبد به خون یا افزایش اکسیداسیون اسیدهای چرب آزاد به وسیله ماهیچه ها و دیگر دستگاه ها است . کاهش رسانش تری اسیل گلیسرول از کبد ناشی از کاهش جابجایی ترکیب های لیپوپروتئین ها (آپوپروتئین، کلسترول، فسفولیپید) از کبد می­باشد.

جهت درمان از اسیدهای آمینه تزریقی که توسط سنتز کبد به پروتئین سرم و ترکیب­های گلوکز زا و گلوکونئوژنز تبدیل می­شوند ، می­توان استفاده کرد . برای این منظور می­توان به مقدار یک میلی لیتر در هر کیلوگرم وزن زنده دام به همراه تزریق گلوکز برای درمان در مراحل اولیه استفاده کرد.

حرکت گسترده اسیدهای چرب آزاد از بافت چربی را می­توان با تزریق 50 میلی لیتر دکستروز (50 در صد ) یا گلوکز (150 تا 200 گرم محلول 40 درصد)، روزانه دوبار برای چند روز کاهش داد. در برخی گاوان درمان کتوزنیز دربهبودی دخیل بوده است . همچنین تزریق استروئیدها باعث تحریک سوخت و ساز میانجی های تولید کننده انرژی و افزایش اشتها می­گردد. پس از تزریق گلوکز می­توان کمی انسولین به عنوان تحریک کننده حرکت های شکمبه، پیشگیری از لیپولیز و تحریک رسانش گلوکز به سلولهای بافت چربی و ماهیچه­ای استفاده کرد و در نهایت در صورت نشانه های بالینی پیشرفته ، دیگر درمان سودمند نخواهد بود.